تاریخ انتشار : دوشنبه 25 اردیبهشت 1402 - 11:28
کد خبر : 413

به یاد حسین سیاه

به یاد حسین سیاه
یونس همیالی-می دانم در مكان‌های بی نام و نشاني كه يادها دفن شده‌اند، باد صبا هم لحظه‌اي كوتاه خم به ابروی خويش نمي‌آورد، چون مي‌دانم همه ‌چيز در گزند تندباد اين روزگار مي‌گذرد، كسي هم آن خاطره‌ها را مرور نمی كند.

حدود یک ماه قبل از حادثه سرنوشت‌ساز در تاریخ معاصر ایران، یعنی کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ که با سقوط کابینه دکتر محمد مصدق همراه بود رقابت های قهرمانی کشور در کنار زاینده رود اصفهان برگزار شد. کارزاریی که تیم کُشتی آزاد قزوین با هدایت حبیب الله خان بلور خوش درخشیدند. سواران پا در رکاب استاد همچون؛ یعقوبی و باقرآبادی گردن آویز نشان طلا، شیخی، لولاها و اسلامپور صاحب مدال سیمین و رحیم عباسی مقام سوم، برای نخستین بار فاتحِ سکوی قهرمانی شدند. در همان رقابت ها بود که تصویری ماندگار از سکوی وزن ۵۷ کیلوگرم به ثبت رسید. حسین ملاقاسمی یا همان ابراهیمیان سابق و مهدی شفیعیان از دیار اصفهان که در این بین رخسار رحیم عباسی دیده نمی شود. پسرک لاغر اندام با جثهِ نحیف. با موهای فر و سیمای سوخته معروف به حسین سیاه غوغا و المشنگه ای به پا کرد. در اولین آوردگاه مهم دوران ورزشی خود در هفده سالگی با شکست دادن امیر امجدی قهرمان کشور شد. ستاره ای به نام برقِ استعداد در چشمانش موج می زد. قبل از آغاز پیکارها شعبان بابا اولادی به خان دایی وی (محمود ملاقاسمی دارنده مدال نقره المپیک ۱۹۵۲ و نقره جهانی ۱۹۵۱) گفت: «ملا، این کی هست که آورده‌ای؟ این که بال‌هایش را بگیری می‌شکند». نایب قهرمان المپیک هلسینکی جواب داد، حالا منتظر بمان و به نظاره بنشین.

 

 

صدای قدم های باصلابت و با مَهابت فرزند سید عباس، زاده خیابان سرچشمه تهران، کوچه قجرها و بزرگ شده چهارراه سیروس آرام آرام به گوش همگان رسید. شاگرد مکتب آندره گوالوویچ (اهل لنینگراد که از طرف مادر ایرانی محسوب می شد و در حوزه نقاشی دستی بر آتش داشت) در باشگاه نیرو راستی لاله های سینهِ هنر آندره را در روزنه برگ هایش به آغوش کشید که بوی عطر لبخندش از باغچه همه جا عطرآگین و فراگیر شد. باید رمز و راز نقاشی های پیکاسوی ایرانی را در چشمان پرتره‌های زاینده رود جست و جو کرد که چنین شیر شَرزه ای که در میدان جهانی ۱۹۵۷ استانبول با شکست دادن ادوارد دراگ لهستانی، ارکی پن تیلا نامدار فنلاندی، لوفل سوییسی و نوریک موشکیان از شوروی همه را انگشت به دهان گذاشت و با اختلاف اندک به مصطفی داغستانلی ترک باخت تا به مدال نقره وزن ۶۲ کیلوگرم برسد.مدتی بعد به علت مصدومیت شدید از زانو با اجبار بسوی کُشتی فرنگی آمد و خیلی زود با ذکاوت و درایت دوبنده تیم ملی در کارزار معظم المپیک و جهانی از آن خود کرد و مورد تحسین قرار گرفت؛ جهانی ۱۹۵۸ بوداپست، المپیک ۱۹۶۰ رم (جایگاه ششم)، جهانی ۱۹۶۱ یوکوهاما، جهانی ۱۹۶۲ تولیدو (جایگاه هفتم) و المپیک ۱۹۶۴ توکیو. بعد از خداحافظی با عرصه قهرمانی به مربیگری روی آورد و سال ها در کسوت سرمربی تیم ملی (از جمله المپیک ۱۹۷۶ مونترال و بازی های آسیایی ۱۹۷۴ تهران) و مربی باشگاه جعفری بود. همچنین بین سال های ۱۳۴۵ تا ۱۳۷۵ در سیزده فیلم سینمایی ایفای نقش بازی کرد. حالا نسیم شهر آمستردام گونه های چروکیده اش به آرامی نوازش کرد تا از رنج ها و دردها رهایی یابد. نام و خاطرهای زیبایش تا ابد بر صفحه تاریخ کُشتی این سرزمبن حک خواهد شد. روحش شاد و یادش ماندگار

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.