شرحی بر زندگی یک نابغه
شمس الدین سید عباسی استاد فیتیله پیچ

به گزارش صدای کشتی سید عباسی بدون هیچ شک و تردیدی یکی از کشتی گیران سخت کوش تاریخ کشتی ایران است . سید عباسی در مبارزه با مرگ هم کم نیاورد و بارها وقتی سرطان خون تا یک قدمی مرگ او را پیش برده بود می گفت ،سرطان اگر مرد است بیاید با من کشتی بگیرد حتی یک هفته قبل از مرگش لبخند می زد و می گفت فیتیله اش کردم و قصد دارم دوباره برگردم سر تمرین و به مسابقات پیشکسوتان بروم . اما سید نمی دانست حریف او خیلی نامردتر از این حرفهاست که بیاید روی تشک کشتی بگیرد و اسیر فیتیله پیچ سید عباسی شود و فقط کافی بود از خارج از تشک نسخه شکست سید را بنویسد و این طور هم شد .
دوران کودکی
در سال ۱۳۲۲ سید حسین سید عباسی صاحب فرزند پسری شد و نامش را شمس الدین گذاشت. سید حسین که خانواده پرجمعیتی داشت در محله قلهک زندگی می کرد . شمس الدین در قلهک به مدرسه ابتدایی رفت و دوران متوسطه را نیز همان جا به پایان رسانید و در سال ۱۳۴۰ به اخذ دیپلم طبیعی نائل شد .
عشق و علاقه به کشتی :
از ابتدا ورزش را با فوتبال آغاز کرد و به عضویت یکی از تیم های محلات قلهک درآمد و دو سه سالی در این تیم بازی کرد اما فقط یک حادثه باعث شد که از فوتبال دور و به کشتی نزدیک شود .
مسابقه های جهانی کشتی درتهران، سال ۱۳۳۸، سرو صدایی در محافل ورزشی ایران و تهران به راه انداخته بود و از طریق رادیو و کیهان ورزشی درباره تیم ایران و قهرمانان بلندآوازه اش بحث و گفتگو می کرد . همه از تختی ، حبیبی ، خجسته پور و نبی سروری ، زندی و … حرف می زدند . شمس الدین در آن زمان احساس عجیبی پیدا کرده بود و دلش می خواست هرجور هست خودش را به ورزشگاه ثریا برساند و کشتی پهلوانان ایران را در میدان جهانی ببیند اما این آرزو هیچگاه برآورده نشد چرا که نه پول کافی برای خرید بلیط داشت و نه در آن غوغا ، بلیطی پیدا می شد که بخرد . به ناچار کشتی ها را از رادیو دنبال می کرد . عشقی در وجود او جوانه زد و خواب و خوراک را از او گرفت . دوست داشت جای تختی و حبیبی بود و از سکوی جهانی المپیک بالا رود . این عشق و علاقه او را به باشگاه مهمات سازی در سلطنت آباد کشاند و به تمرین ورزش باستانی پرداخت .تا اینکه یک روز پدرش دست او را گرفت و در دست کیومرث ابوالملوکی گذاشت . کیومرث ابوالملوکی روش مخصوص به خود را داشت و دوره های مربیگری و بدنسازی را در سوئد و فنلاند گذرانده بود و حضور او در باشگاه مهمات سازی سلطنت آباد غنیمت و شانس بزرگی برای او بود تا الفبای کشتی را به خوبی یاد بگیرد . ابوالملوکی تا او را دید در وجودش استعدادی را می دید که می توانست خیلی زود شکوفا شود .
به گزارش وب سایت صدای کشتی او مدتی در باشگاه علمدار تمرین کرد و در سال ۱۳۳۷ بود که به عضویت باشگاه تاج درآمد. در باشگاه تاج ناصرخان گیوه چی مربیگری می کرد و او هم نقش زیادی در پیشرفت شمس الدین داشت. در سال ۱۳۴۰ شمس الدین در مسابقات آموزشگاه های تهران در وزن ۵۲ کیلوگرم شرکت کرد و به مقام دوم رسید. او در سال ۱۳۴۳ در مسابقات قهرمانی کشور که در تهران برگزار می شد در وزن ۵۷ کیلوگرم کشتی گرفت اما کسی فکر نمی کرد شانسی برای کسب مدال داشته باشد و در عین ناباوری تا پای فینال بالا آمد و در فینال مغلوب محمد حسین بهرامی گشتی گیر همدان شد و مقام دوم کشور را کسب کرد. در سال ۱۳۴۴ نیز بعد از ابوطالب طالبی که کشتی گیر آماده و فنی بود به مقام دوم کشور رسید و باعث شد که کادر فنی او را به اردو دعوت نمایند. در مهرماه سال ۱۳۴۴ تیم شوروی برای انجام مسابقه دوستانه وارد ایران شد آیدین ابراهیم اف که قهرمان جهان و دارنده مدال برنز المپیک بود در وزن او یعنی ۵۷ کیلوگرم کشتی می گرفت شمس الدین از این اتفاق بسیار خوشحال بود چون مدت ها دنبال چنین فرصتی می گشت تا خود را بیازماید. در اردوی ایران هیچ کس فکر نمی کرد که او پیروز شود و همه می گفتند همین که سید عباسی ضربه نشود هنر کرده است. اما آن مسابقه را در حضور تعداد زیادی تماشاگر مشتاق با ضربه فنی برد و با این برد خود را سر زبانها انداخت.
عضویت در تیم ملی
بعد از موفقیت در مسابقات دوستانه با شوروی که برای شمس الدین بسیار با ارزش بود در مسابقات بین المللی جام آریا مهر در سال ۱۳۴۵ بعد از منصور سرداری نفر دوم رده بندی حقیقی شناخته شد و در سال بعد با غلبه بر حریفان به عضویت تیم ملی برای شرکت در مسابقات جهانی ۱۹۶۷ دهلی نو شد. در این مسابقات قهرمانان ژاپن، شوروی، آمریکا، و آلمان شرقی ، مغولستان و لهستان اول تا ششم شدند و شمس الدین سید عباسی جوان، مجالی برای عرض اندام و قرار گرفتن بر سکوی قهرمانی پیدا نکرد.
موفقیت در بازیهای المپیک ۱۹۶۸
سید عباسی در طول فعالیت ورزشی قهرمانی خود موفق به شرکت در دو دوره المپیک شده است. در بازیهای ۱۹۶۸ تیم ایران با عضویت سید عباسی به یک مدال برنز رسید که خیلی ها اعتقاد دارند که داوران حق او را در مبارزه با حریف بلغاری خوردند وگرنه او طلای این دوره از بازیها را به خود اختصاص می داد. سید عباسی در مسابقات المپیک ۱۹۷۲ مونیخ هم عضو تیم ملی ایران بود که به دلیل اختلافی که با رئیس سازمان تربیت بدنی وقت، سپهبد حجت پیش آمد مسابقات را ادامه نداد و مقام پنجم را بدست آورد.
مسابقات جهانی ۱۹۶۹
بعد از بازیهای المپیک سید عباسی به مسابقات جهانی ماردل پلاتا در کشور آرژانتین رفت تا در رقابت های جهانی سال ۱۹۶۹ شرکت کند. در وزن ۶۲ کیلوگرم آن مسابقات ۱۲ کشتی گیر حضور داشتند که به همراه کشتی گیر ژاپن به نام موریتا به فینال رسیدند که سید عباسی این کشتی را واگذار کرد و مدال نقره جهان را به خود اختصاص داد.
مسابقات جهانی ۱۹۷۰
سید عباسی در رقابتهای جهانی ۱۹۷۰ ادمونتون کانادا بر بالاترین سکوی جهان ایستاد و گردن آویز طلا را بر گردن انداخت. در این دوره مسابقات ۱۷ کشتی گیر حضور داشتند که سید عباسی با قدرت و زیرکی خاصی توانست حریفان خود را مغلوب نماید و مدال طلای این مسابقات را در ویترین افتخارات خود جای دهد.
قهرمانی در بازیهای آسیایی
بعد از آن مدال طلای با ارزشی که سید عباسی در مسابقات جهانی ۱۹۷۰ بدست آورد عازم بازیهای آسیایی ۱۹۷۰ بانکوک شد و با شکست دادن کلیه حریفان به فینال مسابقات راه پیدا کرد و در فینال با برتری تمام قهرمان ژاپنی (کیوشی آبه) را با نتیجه (۷-۰) شکست داد و مدال طلای بازیهای آسیایی سال ۱۹۷۰ را به گردن آویخت.
*نایب قهرمانی جهان در صوفیه بلغارستان
سید عباسی در مسابقات جهانی سال ۱۹۷۱ صوفیه بلغارستان هم شایستگی دریافت مدال طلا را داشت اما آسیب دیدگی فراوان او در صوفیه او را از رسیدن به طلای این مسابقات دور کرد و به مدال نقره این مسابقات بسنده کرد.
*خاطرات مرحوم سید عباسی
عشق من کشتی بود.
انکار نمی کنم من عاشق کشتی بودم. اگر عاشق نبودم در این سن و سال (۵۵سالگی) تمرین نمی کردم و به مسابقات جهانی پیشکسوتان نمی رفتم و چند دوره کشتی نمی گرفتم. این عشق، حتی به زندگی من هم لطمه نزد چرا که عشق به ورزش و به خصوص عشق به کشتی به انسان نشاط می دهد.
شاه گفت پدرت قهرمان جهان است!
مدال طلای جهان را گرفته بودم و با هزاران شوق و امید به کشور بازگشته بودیم. به مناسبت آن قهرمانی تیم ملی را به حضور شاه بردند و هر کدام انتظاری داشتیم اما شاه فقط سوال و جوابی کرد و به من که رسید گفت شنیدم کشتی های خوبی گرفتی و من هنوز جواب نداده بودم که پرسید چند خواهر برادر داری من که دستپاچه شده بودم و انتظار این سوال را نداشتم گفتم ۲۰ تا خواهر برادر دارم و شاه لبخند معنا داری زد و در حالی که از جلوی من رد می شد گفت پس با این حساب پدرت قهرمان جهان است و باید مدال طلا را به او داد که توانسته خرج ۲۰ بچه را دربیاورد!
فیتیله پیچ را در خواب یاد گرفتم
شب و روز من با کشتی می گذشت حتی وقتی می خوابیدم خواب کشتی می دیدم. شاید باور نکنید اما من فن فیتیله پیج را در خواب یاد گرفتم. آن وقت ها هر حریف را خاک می کردم، نمی دانستم چه کار باید بکنم و دنبال راهی می گشتم تا فنی اختصاصی را اجرا کنم. آن شب در خواب به من یاد دادند که پاها را چگونه قفل کنم و بتابانم وقتی بیدار شدم این فن را روی برادرم اجرا کردم و دیدم چقدر راحت پل می رود. فردا که به تمرین رفتم به نبی خان سروری گفتم فن جدیدی یاد گرفته ام، اما هر چه پرسید از کی و کجا چیزی نگفتم، چون می دانستم باور نمی کند، اما وقتی فن را روی خود او که آن زمان ۹۰ کیلوگرم وزن داشت اجرا کردم خوشش آمد و مرا نزد استاد بلور برد و او اسم این فن را فیتیله پیچ عنوان نمود. نمی دانم شاید قبل از من هم کسانی این فن را اجرا کردند اما من این فن را از هیچ کس یاد نگرفتم و تا آن موقع ندیده بودم. من یک نشان طلا و دو نقره جهان و یک برنز المپیک و هشت نشان مسابقات پیش کسوتان را با همین فن فیتیله پیچ و سگک دوبل به دست آوردم.
*ازدواج
سید عباسی قبل از اینکه به بازیهای المپیک مونیخ اعزام شود پای سفره عقد نشست و حاصل این ازدواج چهار پسر و یک دختر می باشد و نام های سیدمحمد، سیدعلی، سید حسن، سیدحسین و سیده فاطمه گذاشت که این نام گذاری به نیت پنج تن آل عبا بوده است.
*فوت نابهنگام
در اواسط سال ۱۳۸۲ شمس الدین سید عباسی گرفتار بیماری مهلکی شد و مدت نه چندان طولانی به مداوا پرداخت. گرچه معالجات تا اندازه ای همه را امیدوار کرد ولی اجل به او مهلت نداد و عاقبت در اسفند ۱۳۸۲ به سرای جاودانی شتافت روحش شاد باد.

برچسب ها :زندگی نامه شمس الدین سید عباسی ، شمس الدین سید عباسی
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰