یک عکس یک خاطره
المپیک ۱۹۶۴، قصه ای غمگین برای تختی
به گزارش صدای کشتی، تصویر از گم شده ای حرف میزند. از جاده ای برای رسیدن، از ابرهای بهاری برای بارش و لب ها برای لبخند زدن . گم شده ای شبیه شبنمی که به نرگس چشم هایش نشسته؛ همانند چهره ای که در وسط تصویر پیداست. از یگانه جهان پهلوان تاریخ کشتی کشورمان می گویم از پهلوان بزرگ غلامرضا تختی.
پس از رقابت های جهانی ۱۹۶۲ تولیدو مقابل الکساندر مدوید گرفتار شاهین ترازو شد، به نوعی با کشتی وداع نمود. اما با فرا رسیدن المپیک، سِیر مشتاقان خواستار بازگشت مجدد آقا تختی بودند. با شرایط روحی نامساعد و پس از تحمل نامهربانی ها در اردوی دانشگاه افسری برای چهارمین حضور در المپیک زندگیش پا به سرزمین آفتاب تابان گذاشت اما هرگز قصه سه سال قبل برایش تکرار نشد در این کشور.
حسودان، بدطینتان و بدخواهان آرزو داشتند که لباس شکست و سرافکندگی را بر قامت جهان پهلوان بدوزند. وی که شایسته ترین گزینه برای پرچم داری کاروان بود. طبق سناریویی از پیش تعیینشده پرچم را از تختی گرفتند. هیچ کشتی گیر دیگری حاضر نشد جای تختی را بگیرد با تلگرافی که از تهران رسید در آستانه مراسم رژه پرچم را دو دستی تقدیم نصرت اله شاهمیر رئیس فدراسیون شنا شد؛ آن هم به بهانه ایی که این شخص بازیهای المپیک ۱۹۳۶ برلین را تماشا نموده است. استاد عطا بهمنش خبرنگار اعزامی چنین نقل می کند: «به توکیو رسیدیم. وضع دست کمی از تهران نداشت. به خداوندی خدا و انسانیت قسم دیدم و شنیدم که آرزوی باخت تختی را داشتند و روزی که جدول برای پهلوان ما تمام شد، شاد بودند که سرانجام به آنچه می خواستند رسیدند».
می اندیشم به لحظه ای که چشمان بی رحم روزگار از دست اطرافیان آقا تختی در آن آوردگاه دید گلبرگ های سوخته شقایقش با نگاهی مظلومانه به او می نگرد. در جدال با سعید مصطفی اف از بلغارستان برای کسب نشان برنز، تختی را تنها گذاشتند تا جائیکه منوچهر برومند عضو تیم وزنه برداری به کمکش آمد.
برچسب ها :المپیک 1964 توکیو ، پهلوان تختی ، غلامرضا تختی
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰